correoslista de correosrecibe automáticamente las actualizaciones a tu correosíguenos en tuitersíguenos en facebook siguenos en youtubesíguenos en Vimeo

enlaceZapatista

Palabra del Ejército Zapatista de Liberación Nacional

Oct222024

راجع‌به موضوع: طوفان و روز پس از آن. مؤخره. بخش اول. فرضیه (فرضیه بود یا فریضه؟)

راجعبه موضوع: طوفان و روز پس از آن.

مؤخره.

بخش اول. فرضیه (فرضیه بود یا فریضه؟)

می‌بخشید که من به‌طور خاص، افراد، گروه‌ها، جمع‌ها، سازمان‌ها، جنبش‌ها و خلق‌های امضا‌کننده بیانیه برای زندگی را خطاب قرار نمی‌دهم، گرچه به‌طور کلی خطابم آنهایند. بخش عمده‌ای از این افراد نه تنها طوفان را از نزدیک شناخته و از آن رنج می‌برند، بلکه مدت‌هاست که مقاومت، کار و مبارزه می‌کنند تا پایه‌های دنیاهایی دیگر را بنا نهند. آنها تحلیل خودشان را از طوفان داشته و گزینه‌هایی نیز برای روز پس از آن در نظر دارند. ما از این افراد انتظار داریم نگاه‌شان، تشخیص‌شان و به‌خصوص شیوه‌ی کار‌شان را با ما به اشتراک بگذارند. بسیاری از آنها را می‌شناسیم، اما اکثرشان را نه؛ و فکر می‌کنیم تاریخچه و کارعملی‌ امروزشان می‌تواند به غنی‌تر شدن بسیاری از تلاش‌های دیگر کمک کند؛ تلاش‌هایی که گرچه شبیه به هم و یکسان نیستند، اما همگی در یک جهت انجام می‌پذیرند: مبارزه برای زندگی و برای به اشتراک گذاری این مبارزه، حتی تاریخ هم تعیین شده است.

پس از این توضیح، حالا به علم و هنر بپردازیم.

-*******-

آیا هنر و علم به تکنولوژ‌ی‌های مدرن وابسته‌اند؟ یعنی اگر اینترنت، اپلیکیشن‌ها، تلفن همراه، تبلت، کامپیوتر، هوش مصنوعی، انرژی حاصل از سوخت‌های فسیلی و غیره نباشد، آیا هنر نمایشی ممکن است؟ نقاشی چطور؟ موسیقی؟ رقص؟ مجسمه‌سازی؟ ادبیات؟ سینما؟ علوم؟

اوه، بله می‌دانم، هنرها با سیستمی که اکنون تمام انسانیت را خفه می‌کند زاده نشدند. اما شاید حالا دیگر مسأله «تغییر پارادایم‌ها» مطرح است (که محملی‌ست عالی برای جازدن‌ها) و سیستم، «اکثریت» را قانع کرده است که بدون آن، بدون نظام سرمایه‌داری زندگی انسان ناممکن است.

آیا علم قادر است بدون اینترنت، تصاویر هوایی و غیره ثابت کند که زمین گرد است؟ یا حرکت سیارات را توضیح دهد؟ آیا فیزیک و شیمی بدون آزمایشگاه و ویدیوهای آموزشی ممکن است؟ یا ریاضیاتی فرای جمع و تفریق با کمک سیب و گلابی؟ (البته امروزه با این همه گرانی، حتی باید از خیر سیب و گلابی هم گذشت).

زیرا ممکن است در یک وضعیت بحرانی، به طور فرضی، کسی پیدا شود و ادعا کند زمین صاف و چهارگوش است، چیزی به اسم تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی وجود ندارد و همه ساخته و پرداخته‌ی فعالان محیط‌زیستی فاسد و زشت است (حالا صفت «فاسد» قبول، اما «زشت» دیگر غیرقابل بخشش است، خصوصاً با وجود محصولات آرایشی و اپلیکیشن‌های دیجیتالی بیکرانی که می‌توانند چاره‌سازش باشند)، همه چیز روبه‌راه است، مشکلی نیست، اگر هم هست استثناست، قبلاً اوضاع بد بود حالا همه چیز عوض شده، ما مثل بقیه نیستیم، همه شاد و خوشحال و خرم‌اند. ای وای! قرار بود از سیاست حرف نزنیم، چون موضوعی است که معمولاً هنرمندان و دانشمندان را ناراحت می‌کند (یا گاهی وادارشان می‌کند چرند بگویند).

اما شما فرض کنید که در این لحظات ناامیدی و هرج‌ومرج، وقتی دولت‌های مختلف برای تصمیم‌گیری راجع‌به رفتن یا نرفتن به مناطق بحران‌زده یا ارسال و عدم ارسال کمک به آنها، سراغ آمار و شاخص‌های محبوبیت می‌روند، سروکله‌ی کسی با عنوان «پیام‌آور» نجات و رستگاری پیدا شود و «توضیح» دهد که این همه، عذاب الهی است و تقصیر محافظه‌کاران، لیبرال‌ها، رادیکال‌ها، راست‌گراها، چپ‌گراها و غیره و غیره است؟ یا نیست؟.

منظورم شرایط فعلی هرکدام از ایالت‌های مکزیک نیست؛ یا هر یک از دولت‌های جنوب شرق اتحادیه‌ی آمریکا؛ یا تخریب و ویرانی (به بهانه‌های ژئوپولیتیک راست‌ها و مترقیان) در اروپای شرقی، خاورمیانه، هائیتی و یا سرزمین‌های خلق ماپوچه‌ی ده‌بار، صدبار، هزاربار نافرمان. منظورم همه‌ی اینهاست اما خیلی شدیدتر، در سطح جهانی، در اجزاء و کل.

آیا در چنین شرایطی، برای شمای هنرمند یا دانشمند (یا هردو) دنیا به آخر می‌رسد؟ منظورم دنیای شما است. بله، می‌دانم، ظهور هنر و برخی از علوم در زمان‌های بسیار کهن اتفاق افتاده است؛ و اپلیکیشن‌های طراحی گرافیک برای مثال، به نوعی مدیونِ نقاشی‌های غارهای آلتامیرا هستند؛ ریاضیات و نجوم مدیون تمدن مایاها؛ هنر نمایشی مدیون توصیفات همراه با حرکات بدن و تقلید صدای آن کسی که هزاره‌ها پیش از این برای دیگران تعریف می‌کرد چگونه از چنگ ببر چاقودندان گریخته است؛ معماری مدیون استون‌هنج در آلبیون [نام قدیم بریتانیا. م]؛ و مجسمه‌سازی مدیون پیکره‌های موآی ساخته‌ی خلق راپانوئی.

اما…تکنولوژی‌های مدرنیته، امروزه به چه اندازه و تا چه حد آثار هنری و پژوهش‌های علمی را تحت کنترل خود دارند؟

نه، منظورم تغییر دادن مسیر یک شهاب‌سنگ با استفاده از انفجار یک سازوکار اتمی‌ برای اینکه به تلسکوپ هابل برخورد و آن را تخریب کند نیست؛ یا به آتش کشیدن و غارت مراکز علمی پژوهشی (زحمت این یکی را جرایم سازمان‌یافته در غالب دولت‌ها و کسانی که ناگهان از علم به سیاست می‌جهند، به عهده گرفته‌اند). به‌هر‌حال، اطمینان دارم که اگر کسی بخواهد در جهت تخریب ساختار پژوهشی، کوچکترین اقدامی بکند یا اعضایش را تهدید و از آنها به دستگاه قضایی شکایت ببرد، یا پژوهش علمی را به یک پروژه سیاسی حزبی گره بزند، کل جامعه‌ی علمی علیه او متحد خواهد شد. این‌طور نیست؟ (آه! کنایه‌ام ظریف نبود؟)

برعکس، آنچه مد نظرم است، موقعیتی بحرانی است که در آن امکان دسترسی به چنین منابعی وجود نداشته و یا بسیار دشوار باشد. در چنین موقعیتی، بر سر علم و هنر و افرادی که با آن سروکار دارند چه خواهد آمد؟

خب حالا ممکن است شما فکر کنید که چنین وضعی اصلاً امکان ندارد و این تصویر چیزی نیست مگر یک فیلمنامه‌ی بد برای یک فیلم علمی‌تخیلی بد («علمی‌تخیلی» هم بیان نقیضی است مثل «سیاستمدار درستکار»). خیلی خب، باشد، بگذارید به صورت تصویری غیرواقعی بر یک بوم نقاشی، بر یک صفحه تلویزیون ۸ هزار پیکسلی، بر پلتفورم دیجیتالی، یا در یک آزمایشگاه یا آکادمی باقی بماند.

اطمینان دارم که شما داده‌های محکمی در دست دارید (مطالعات مستدل، الگوهای شبیه‌سازی رایانه‌ای، آمار منابع تجدیدناپذیر، گرایش‌های مصرفی و جایگزینی) مبنی بر اینکه چنین موقعیتی «بسیار نامحتمل» است (درست مثل گرمایش جهانی، تغییرات اقلیمی، آلودگی محیط زیست و نسل‌کشی، مانند آنچه در حال حاضر دارد در فلسطین اتفاق می‌افتد) و به نظرسنجی‌های بسیار قابل اطمینانی دسترسی دارید که نشان می‌دهد که مردم از وضع کنونی زندگی‌شان راضی هستند (و به‌همین‌دلیل احتمال ظهور هرگونه قیام، طغیان، شورش، اعتراض، غارت و غوغا بعید است).

بسیار خب؛ حرفتان را تکذیب نمی‌کنم. شما در زمینه هنر و علم صاحب نام و سمت هستید، و من فقط یک فرمانده‌ی بدبخت پیاده‌نظام هستم، عجالتاً مسئول بخش «دعوت به مراسم عروسی، غسل تعمید، جشن تکلیف، جشن طلاق، نامزدی، تولد پانزده‌سالگی و…همایش».

-*******-

پس فرض کنید چالشی پیش رویتان می‌گذارند: تصور کنید در یک همبود هستید. یا دقیق‌تر بگوییم، در شورای این همبود…در روز پس از طوفان. بدون برق، بدون تلفن همراهی با خط و اینترنت از پیش‌ پرداخت شده یا قراردادی، بدون «اینترنت برای همه» [شبکه اینترنتی رایگان در سطح شهر مکزیکوسیتی. م]، بدون ایلان ماسک و یا معادل‌های محلی‌ خرده‌پایش، بدون خودروی شخصی مقاوم در برابر شورش و قیام فرودستان (ضدضربه کردن خودرو مانند سایبرتراک تسلا خرجش جداست)، بدون سوخت‌های فسیلی برای روشن کردن آن یکی ماشین و رفتن به جستجوی آنتن (در حالیکه به دولت وقت و شرکت‌های مخابرات بدوبیراه می‌گویید)، و دیگر بدون امکان خرید بلیط موشکی فضاپیما که شما را به سیاره‌ی دیگری برساند با تمام امکانات رفاهی (یعنی با نیروی کاری که برای خدمت به شما زندگی و تولیدمثل کند و بمیرد. ببینید چقدر شیک از استفاده از کلمه‌ی «استثمار» اجتناب کردم!).

دیگر هیچکدام ممکن نیست. البته همه‌ی اینها در موقعیتی فرضی رخ می‌دهد که در آن شما در شورای یک همبود کاملاً منزوی از همه‌چیز و همه‌کس هستید، چون همه‌چیز و همه‌کس دیگر وجود ندارد.

افرادی چند با شما هستند، و برای آغازیدن جامعه‌ای از نو، در شورایی در این همبود، هر یک از این افراد خواهد گفت که کیست، چه چیزهایی بلد است و چه‌کار می‌تواند بکند، و بعد پیشنهاد و بحث خواهند کرد چطور خودشان را سازماندهی کنند. خب درواقع، دارم آنچه را در حال حاضر در شوراهای همبودی خلق‌های بومی روی می‌دهد برایتان توصیف می‌کنم.

و همان‌طور که در یک شورای همبودی خلق‌های بومی، جلسه هدفی دارد و باید پیشنهاد و بحث کرد و به توافق رسید که چه‌کاری باید انجام شود، چه کسی آن را انجام می‌هد و کِی و کجا، در این جلسه‌ی فرضی هم که شما مجبورید به علت شرایط در آن شرکت کنید، هدفی وجود دارد: از نو شروع کردن.

پس همچنان به این چالش فکر کنیم که شما خودتان را در چنین موقعیتی تصور کنید و به هر دلیلی، دنیایی که می‌شناختید فرو ریخته باشد. پس به شورا برگردیم:

کسی هست که می‌گوید بلد است روی زمین کار کند و فقط به دستانش احتیاج دارد و قادر است چیزی بسازد که خود این شخص آن را «کوآ» [نوعی بیل. م]می‌نامند. به نظر، همه می‌دانند منظورش چه‌جور چیزی است، پس شما هم سوال نمی‌کنید چون می‌ترسید آبرویتان برود. کسی هست که می‌گوید گیاهان را می‌شناسد و می‌تواند از آنها دارو تهیه کند. کسی هست که می‌گوید می‌تواند میوه‌ها، قارچ‌ها و سبزیجات (اه!) خوراکی را تشخیص داده، آنها را پرورش بدهد و نگهداری کند. کسی هست که می‌گوید از نجاری سر در‌می‌آورد و می‌تواند میز و صندلی و البته تخت بسازد. کسی هست که می‌گوید بنّایی بلد است و می‌تواند در ساختن خانه کمک کند. کسی هست که می‌گوید مکانیکی بلد است و می‌تواند سعی کند موتور قدیمی آن ماشین کهنه و متروک را دوباره راه بیاندازد یا آن را به موتوری تبدیل کند که با هوا، آب یا گرما کار ‌کند. و به همین منوال، هر کسی از توانایی‌هایش سخن می‌گوید، به‌خصوص «توانایی‌هایش در کار با دست‌ها» که در چنین شرایطی مهم‌تر است. آن وقت نوبت شما می‌شود. شما چه می‌گویید؟ می‌گویید هنرمند هستید، انگار به گناهی که در جوانی مرتکب شدید اقرار کنید؟ می‌گویید دانشمندید گویی از تعلق به یک فرقه‌ی متعصب یا حزب سیاسی (هر دو‌اش یکی است) اظهار پشیمانی کنید؟

تا زمانی که نوبت حرف زدنتان برسد، شما که فردی کمابیش باهوش هستید، متوجه شده‌اید که برای این جامعه‌ی نوپا ارزشمندترین افراد کسانی هستند که به لطف توانایی‌ها و دانش‌شان می‌توانند با کار و زحمت خود، خوراک، حمل‌ونقل، سلامتی، آموزش و سرپناهی برای افرادی که در این همبود با یکدیگر زندگی می‌کنند، به‌دست آورند.

بدین ترتیب، شاید شما خودتان را به اجبار بر سر بیش از یک دوراهی بیابید.

ادامه دارد…

 

از کوهستان‌های جنوب شرقی مکزیک

کاپیتان

اکتبر ۲۰۲۴

Share

No hay comentarios »

No hay comentarios todavía.

RSS para comentarios de este artículo.

Deja un comentario

Notas Importantes: Este sitio web es de la Comisión Sexta del EZLN. Esta sección de Comentarios está reservada para los Adherentes Registrados y Simpatizantes de la Sexta Declaración de la Selva Lacandona. Cualquier otra comunicación deberá hacerse llegar por correo electrónico. Para evitar mensajes insultantes, spam, propaganda, ataques con virus, sus mensajes no se publican inmediatamente. Cualquier mensaje que contenga alguna de las categorías anteriores será borrado sin previo aviso. Tod@s aquellos que no estén de acuerdo con la Sexta o la Comisión Sexta del EZLN, tienen la libertad de escribir sus comentarios en contra en cualquier otro lugar del ciberespacio.


Archivo Histórico

1993     1994     1995     1996
1997     1998     1999     2000
2001     2002     2003     2004
2005     2006     2007     2008
2009     2010     2011     2012
2013     2014     2015     2016
2017     2018     2019     2020
2021     2022     2023

Comunicados de las JBG Construyendo la autonomía Comunicados del CCRI-CG del EZLN Denuncias Actividades Caminando En el Mundo Red nacional contra la represión y por la solidaridad